مانده بودے اگر نازنینم



مانده بودے اگر نازنینم
زندگے رنگ و بوے دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت
با وجود تو رنگ سحر داشت

با تو این مرغک پرشکسته
مانده بودے اگر بال و پر داشت
با تو بیمے نبودش ز طوفان
مانده بودے اگر همسفر داشت

پریشانی


ذهنم پر از شعر است اما دفترم خالی است
این سرزمین از سال های دور، اِشغالی است
فرقی ندارد آسمان صاف است یا ابری
این از مزیت های عمری بی پروبالی است
من با خطوط دفتر شعرم گلاویزم
پیشانی ام درگیر خط های بداقبالی است
گرم غزل خوانی شدم یک عمر و یادم رفت
عمری است مردی در دلم سرگرم ِ نقالی است
وقتی که حرفم را نمی خواند کسی دیگر
کاری ندارم این غزل خوب است یا عالی است

کی جای من اومد


گذشتم از جلوے چشمام دارن رد میشن آهسته

تو رویام تو رو میبینم یه رویاے پر از غصه

با چشمای پر از اشکم بهت راهو نشون دادم

خودم گفتم برو اما به پاهاے تو افتادم

تو آسون رد شدے رفتے تو کوران غمو سختے

منم رفتم پی کارم تو هم دنبال خوشبختے

کے توی قلبت جاے من اومد اسمو از تو خاطر تو برد

کے بوده اینقدر اینقدره راحت باعثش بود که خاطراتمو برد

چے شده حالا که از این دنیا زندگے رو بدون من میخواے

چجورے میشه چجورے میتونے میتونے با خودت کنار بیاے

یه جورے ریشه هام خشکید که انگار کار پاییزه

خزونه رفتنت انگار داره برگاشو میریزه

یه جورے گریه میکردم که بارون بینشون گم بود

کاش این رویا از آغازش فقط خوابو توهم بود


دانلود آهنگ