پست ثابت از نوع غزل بانو...


شيطان نيستم

فرشته هم نيستم

خـُدا هم نيستم

فقط دختـرم ؛

از نوع ِ ساده اش

حـوّاگونه فكر مـي كنم ؛

فقط به خاطر يكــ سيب تا كجا بايد تاوان داد ؟


آدم ! ! !

این روزها . . .

هوای چشمان حوایت . . .

عجیب بارانیست . . . ! !

هوایش را داشته باش ! ! !


سلامـ دوست جونیــآ :*

بنده ک الان می نویسه غزل هستمـ! ولی شمآ صدام کنین غزل بانو :)  بیشتر دوس

دارمـ!  :X

خب حـالا حرف زیاد ! منم پرر حرف.. ! بعدن میام باهاتون یه گپی میزنمـ! D:

دوستون دارمـ! :x

بای


غـــــزل بانو نوشت:))


http://upload.tehran98.com/img1/ah6ro809ubqpb1iszn.jpg

 
حَســــــرَتــ ـــــ !
یعنے رو بـﮧ رویــــَــــمـ نِشَستـﮧ اے
وَ باز خیســـــےِ چِشمـــانــَـمـ را ،
آن دَستمآلِ خُشکــِ بے اِحسآس پاکــ کُنــَـــد
حَســــــرَتــ ـــــ !
یَعنے شآنـﮧ هایَتــ دوش بـﮧ دوشـَــــــمـ باشَد
اَما نَتوانــَــم اَز دِلتَنگے بـﮧ آن پَناه بِبـــــــرَمـ
حَســــــرَتــ ـــــ !
یَعنے تــــ ــــو کـﮧ در عینِ بـــــــــودَنتــ
داشتَنتــ را آرزو مے کُنــــَــــم ـ!

  ڪُدامــ آدَمــ و حـَـــوّا ؟!

مـا حـاصـلـــِ یڪـــ جَـهـِشــ دَر ژטּِ آفـتـــابــ پـَرَستــــیمـ ...

اینـــگـونـﮧ ڪـﮧ بـﮧ سُرعـَتــ رَنــگــ عَـوَضــ مـﮯڪُنــیمــ ...

غـــــزل بانو نوشت:))

…\   ايـכּ روُز هـآ   /...

اوّل صُـبـح هـآ هَـمـ گِـريـہ مـےڪُنـَمـ . . . (!)

.../ گِريـہ ے آخِر شَبــ هآيَمـ اِنگـآر ڪآفـے نَبـوُנه

http://s3.picofile.com/file/7722947525/s5.jpg


. مےْگویند:

مُخآطبْ دآشته بآشْ...

برآے عآشِقآنه هآیَتْ!!! 

نِمےْدآنند...

مُخآطبِ تَمآمِ عآشِقآنه هآے مَنْ...

تویے!!!

 

בُخــتــــران بــے تقصـیـــرَنــב

ایــــــــن روزهــــــآ

"آבَمـــــــ" نـمـے بـیـنـَنــב

تـــــــا بــرایــشـــ "حـــــــوا" شَـونــــב .

http://s3.picofile.com/file/7728970963/l0k5wfient360gfgg335.jpg

غـزلــ بــانــو نــوشـــتـ :( ؟؟

http://img.loveitsomuch.com/uploads/201210/17/leopard%20pump%20sandal%20wedding%20shoes%20for%20girls-f43413.jpg

مـــــغرورمـ

اما اگـــر دل بدهـی
غرورمـ را فرشـ زیر پایتـ مـیکنمــ!!!
خود خواهمـ اما اگــــــــر دل بدهیـ
تـــمام خواســــتهـ هایم در تو خلاصهـ میشــود
پــیچیده ام....
امـا اگـــر دل بــدهی
برایتــ تبدیل به یک جمع ســــاده میشومـ
لــــجبازم....
اما اگـــر دل بــــدهی
آتشـ میزنم هر آنچه با تو سر لج دارد!
آری
تـمام اینها هستمـ
ولی اگــر تو دل بدهـی
میشومـ یکـ سرکشـ  عاشقــ
همانـ که هــمه آرزوی داشتنش را دارند!!!!


elina-icons


در اینه 

دختری دیدم پریشانـ

هر چه میگفتم تکرار میکرد

و اشکـ میریختـ

خدا شفایشـ دهد

دیوانه بود . . .

http://img.loveitsomuch.com/uploads/201211/05/wh/white%20cute%20high%20heel%20shoes%20-f49912.jpg

غـزلــ بــانــو نــوشـــتـ :))

ﻣﺎ ﺯﻥ ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺭﻭ ﺧﻮﺏ ﺑﻠﺪﯾﻢ !

ﮔﺬﺷﺖ ﺍﺯ ﺑﺪﯾﻬﺎ ؛

ﺗﻬﻤﺖ ﻫﺎ ،

ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎﺕ !

ﮔﺬﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﺧﻤﻬﺎ ؛...

ﺩﺍﺩﻫﺎ ،

...

ﺯﯾﺮ ﺁﺑﯽ ﺭﻓﺘﻦ ﻫﺎ !

ﮔﺬﺷﺖ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ !

ﺍﻣﺎ ....

ﺍﯾﻦ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﺎﺳﺖ ؛...

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﯾﻦ ﮔﺬﺷﺘﯿﻢ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﻧﺖ ،

ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﮔﺬﺷﺘﯿﻢ !

ﺳﺎﮐﺖ ﻭ ﺁﺭﻭﻡ ....

ﻣﺎ ﺯﻧﻬﺎﯼ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﻫﻤﻮﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﺤﮑﻢ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯿﻢ !

ﻣﺤﮑﻢ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﻭﯾﻢ ... !!


غـزلــ بــانــو نــوشـــتـ :))

دیگر به هوای نازت هیچ مردی سر به بیابان نمیگذارد..............

ساده ای لیلی جان............

اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار عاشق میشوند.............



کــور باش بانــو !

نگاه که می کنی ؛ می گویند : نخ داد ...

عبوس باش بانــو !
لبخند که میزنی ؛ می گویند : پا داد ...

لال باش بانــو !
حرف که می زنی ؛ می گویند : جلوه فروخت ... !!!


عكــس هاي پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلكـ ـه


دختر ها شیطنت های خاص خودشان را دارند...❣

برچسب هرزگی بر خنده های آنان نزن...❣

به سلامتی دخترکان شهرم که خنده نیز بر آنان حرام است

عكــس هاي پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلكـ ـه


غزل بانو نوشت:

چِهـ بِگویَـم،

وَقتـی کَفش هآ هَم

بَرآیَم دَهَن

بـــــــــآز

می کنند؟...

و به آرزو هایم میخندند...
...
مگر تو چقدر دست نیافتنی بودی؟!


غزل بانو بیکار نوشت:

بآزمـ سلآم سلآم ..

+وآیــ شرمَندم وآقعآ این چنـد روزے و نبودمـ و کآمنت بعضیآتونـو جوآب ندآدمـ :)

به نظر شوما یه عینک این مدلی به من میاد؟بگید میاد ... شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے

دوکستوטּ میـــــــــــــــــــــבآلـــــــــــــــــــــــــــم

رآستی ...میلاد اینو واسه تو خریدم خوشت میاد؟

خخخخخخخخخخخخ....فقط پلیز کتکم نزن :(

دیگـﮧ دیگـﮧ هیچـی رآستی جوجولیـآ بـﮧ اونآیی کـﮧ جوآب کآمنتـ ندآدمـ شرمنده اخ قسمتـ

کآمنتآشون وآ نمیشـﮧ برآ همیـن

فعلآ بآبآیــــــــــ

غزل بانو نوشت...

+بـه فـــقـر ِ احــسـاس ِ"انـــسـانیّـــت"دچــــار شــدیـــم !



نــسلی که دردش را ،



کیـبـوردها ..



پیامک ها ..




تـلفن
هـــای ِ پـی در پـی مـی فهمـــنـد .

 

 

دلیل...

من یاد گرفته‌ام “دوست داشتن دلیل نمی‌خواهد…”

دل می‌خواهد…!

 

ولی نمی‌دانم چرا

خیلی‌ها…

و حتی خیلی‌های دیگر…!

می‌گویند:

این روزها…

دوست داشتن

دلیل می‌خواهد…!!
و پشت یک سلام و لبخندی ساده…
دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده،
دنبال گودالی از تعفن می‌گردند!
اما
من سلام می‌گویم
و لبخند می‌زنم
و قسم می‌خورم
و می‌دانم
“عشق” همین است… به همین سادگی…

غـزلــ بــانــو نــوشـــتـ :))

" همیشه باید یک کسی باشد که حتی اگر به جای کلمات فقط سه نقطه گذاشتی در یک صفحه سفید ،
 بدانی که می داند یعنی چه ! . . .
همیشه باید کسی باشد ! تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانه ات بفهمد !
باید کسی باشد که وقتی صدایت لرزید ! بفهمد !
که اگر سکوت کردی بفهمد ! باید کسی باشد !
که اگر بهانه گیر شدی ! بفهمد !
باید کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن ! نبودن ! بفهمد !
باید کسی باشد که اگر حرف های بی معنی زدی بفهمد !
باید کسی باشد بفهمد که درد داری ! که زندگی درد دارد ! بفهمد که دلگیری ! بفهمد که دلت برای چیزهای
کوچک تنگ شده !!!
همیشه باید کسی باشه که وقتی دلت گرفت سرتو بزاری رو شونش تا میتونی بباری
ولی نیست . . . .



غـزلــ بــانــو نــوشـــتـ :( ؟؟

 من به دُخـتـر  وجودم افتخار می کنم


من یک دُخـتـرم ...


 نه جنس دوم...


 نه یک موجود تابع...


 نه یک ضعیفه ...


 نه یک تابلوی نقاشی شده،


 نه یک عروسک متحرک برای چشم چرانی،


نه یک کارگر بی مزد تمام وقت،


نه یک دستگاه جوجه کشی...


 من یک روح متعالی هستم؛ تبلوری از مقدس ترین ها !


ـ من را با باورهایت تعریف نکن ! بهتر بگویم تحقیر نکن!


ـمن آنطور که خود می پسندم لباس می پوشم


قرمز، زرد، نارنجی ، برای خودم آرایش می کنم گاهی غلیظ


می رقصم- گاه آرام ، گاه تند،


می خندم بلند بلند بی اعتنا به اینکه بگویند جلف است یا هر چیز دیگر...



ای لعنت به کسانی که زیبایی زن را انحراف میدانند...

.

.

+ نیــــــــــــکــــــــــ مرسی عسیسم بابت کامنتا

+ارمیـــــــــــــــــنـــــــ هزاربار گفتم ادرس وبتو بزار ........ادمو عصبانی میکنیــــــــــ

+میــــــــــــــــــلاد افریـــــــــــــــــــــن شعرت خیلی قشنگ بود ......دوتا پاداش پیش من داری

در سرزمین من...

در سرزمین من، هیچ کوچه ای به هیچ نام زنی نیست و هیچ خیابانی ...بن بست ها اما، فقط زن ها را می شناسند انگار ...
در سرزمین من، سهم زنها از رودخانه ها،تنها پل هایی است که پشت سر آدمها خراب شده اند ...
اینجا تنها نام یک بیمارستان مریم است،اما تخت های زایشگاه پر از مریم های درد کشیده ای است که هیچ یک،مسیح را آبستن نیستند ...
من میان زن هایی بزرگ شده ام که شوهر برایشان حکم برائت از گناه را دارد ...!!
نمی دانم چرا شعار از لیاقتم، صداقتم، نجابتم و... می دهی!!!
تو که می دانم اگر بدانی بکارتم به تاراج رفته،انگ هرزه بودن می زنی و می روی ...!!!
اما بگرد، پیدا خواهی کرد ...این روزها صداقت، لیاقت و نجابتی که تو می خواهی زیاد می دوزند ...!!!
امروز پول تن فروشیم را به زن همسایه هدیه کردم،تا آبرو کند ... برای نامزدی دخترش ...!!!
و در خود گریستم ...برای معصومیت دختری که بی خبر دلش را به دست مردی سپرده که دیشب،تن سردم را هوسبازانه به تاراج برد ...و بی شرمانه می خندید از این پیروزی ...!!!
روی حرفم، دردم با شماست ...اگر زنی را نمی خواهید دیگر، یا برایش قصد تهیه زاپاس را دارید ...به او مردانه بگویید، داستان از چه قرار است ...
آستانه ی درد او بلند است ... یا می ماند ... یا می رود .
..!!!هر دو درد دارد ...!!!
اینجا زمین است؛ حوا بودن تاوان سنگینی دارد...

غـزلــ بــانــو نــوشـــتـ :( ؟؟

من از جنس شیرینم...

در وجود مادری رشد کرده ام و روزی کودکی در وجودم رشد خواهد کرد...

من دخترم...

با تمام حساسیت های دخترانه ام...

با تلنگری بارانی میشوم...

با جمله ای رام میشوم...

با کلمه ای عاشق میشوم...

با فریادی میشکنم...

با پشت کردنی ویران میشوم...

ب راحتی وابسته میشوم...

با پیروزی به اوج میرسم...

هنوز هم با عروسکهایم حرف میزنم...

هنوزم هم برایشان لالایی میخوانم...

هنوزم هم با مدادرنگی خانه رویاهایم را به تصویر میکشم...

هنوزم هم برای شکلات جان میدهم...

هنوزم هم با وعده شکلات داروهایم را میخورم...

من دخترم...

پر از راز...

هرگز مرا نخواهی دانست...

هرگز سرچشمه اشکهایم را نمی یابی...

هرگز مرا نمیفهمی...

مگر از نسلم باشی...

مگر از جنسم باشی...

من دخترم...

از نسل لیلی...

از جنس شیرین.


غـزلــ بــانــو نــوشــــ : ) سلام بچه ها خوبن ؟خداروشکر...
اخ که امشب چقد حالم خوبه :) اخر هفته کــــ برنامه درسیم سبکه و تعطیلی داریم میرم سفر خدا کنه باز لغو نشه ..


غـزلــ بــانــو نــوشـــتـ :( ؟؟




امشب آرام نشستم...

زل زدم به دیوار...

غرق شدم تو یه سری فکـــر..
.

شایدم رویـــا نمی دونم ...

تا به خودم اومدم دیدم صورتم خیس شده ...
.

به همین سادگی !!!




http://www.kocholo.org/img/images/a94383pkym6fknauxoc.jpg


و اشک...

و خاطراتی مبهم از گذشته


و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام


فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود


خواب کودکانه ی من


و تو ماندی در خاطرم


بی آنکه تو را ..!!!


چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...


بعد از این همه عبورِ کبود،


قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم...





غـــزل بــــانـــو با دلخوری نوشت :(  !!!! اولا <<<< سلام    دیوما >>>> خوبین؟خوبم  ...... دلــــــم تنگه واسه کیمی خدا میدونه دلم چقــــــــــــــــد هواشو کرده ...اخه عشه منه ..... :)   امروز مهمون... کیمی میدونه کیا بودن....ولی خیلی خسته ام و داغون از این مهمونی میتونست بهتر از اینی بشه که بود .....ولی بازم خدا جونی میسی عشه منی....
غـــزل بــــانـــو....
دارم شادمهر میگوشم خیلی محشر میخونه پدر سوخته ......
                      

 


غزل بانو نوشت:

خیلی ها از عشق  خیلی چیزا میگن ...
از قدم زدنای دو نفری ....
از قهر کردن های الکی....
از هدیه های روز ولنتاین ...
از اشکایی که دستی بود تا پاکشون کنه ....
از ترس اینکه نکنه کسی بفهمه .....
از تصمیمایی که گاهی میگیری و با خودت میگی :ولش کن از این به بعد میخوام به درسم برسم!!!
ولی شب با دیدن اس ام اسش که: عزیزم کجایی دلم تنگته
قند تو دلت اب میشه و میبینی که بهش  نیاز داری....
ولی راستش من از عشق هیچکدام را ندیدم ،یعنی تا زمانی که بود نخواستم ببینم..
وحالا که برای همیشه رفت....
اما خوشحالم از اینکه هیچ گاه اجازه ندادم دستی دور کمرم حلقه شود
و نگاهی دلم را بلرزاند ....
حال میبینم که وجدان راحت می ازرد به هزارتا اس ام اس عزیزم کجایی دلم تنگته......!!!!!! 

ایـن روزهـا،

بـا تـو،

بـه وسـعـت تـمـام نـداشـتـه هـایـم،

حـرف دارم…

امـا مـجـالـی نـیـسـت تـا بـنـشـیـنـی بـه پـای ایـن هـمـه حـرف،

دلـم تـنـگ اسـت،

فـقـط بـرای حـرف زدن بـا تـو…

دیـگـر نـمـیـدانـم چـه کـنـم، یـا چـه بـگـویـم…



خـسـتـه ام،

کـمـی هـم بـیـشـتـر… فـراتـر از تـصـورت…

سـخـت اسـت بـرایـم تـوصـیـفـش…

تـا بـه حـال نـمـیـدانـم،

دیـده ای درمـانـدگـی و بـی قـراری هـای من را یـا نـه…؟

بـغـض فـرو خـورده در گـلـویـم

بـهـانـه گـیـری هـای دل بـی قـرارم

و یـا…غـم نـهـفـتـه در نـگـاهـم،…

کـه بـه خـدا قـسـم،

هـیـچ یـک از ایـن هـا، دیـدن نـدارد…

باهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم . . .

کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟

!وقتی کســی

جایت آمد …

دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ….میگویــند :

عاشــقت

هســتند برای همیشه نه ……فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !و این است بازی باهــم بودن..

بیــــا

باید امشب جور دیگر نگریست

جور دیگر گونه ای دیگر گریست

و حالا من به آرامش خواهم رسید

اما بدون تو آرامشی که دیگران آن را به این نام میخوانند

اما من آن را فلاکتی میخوانم و بس

اینجا شادی برای من معنا ندارد

هنوز سردرگمم که آیا تورا فراموش کنم یا نه

آیا به امید روزی بنشینم که تو مرا میبینی یا نه

اینجا فقط تنهایی و غم و انتظار معنا دارد

تاریک است و بی روح

حتی پرنده ای در آن پر نمیزد

حتی صدای خنده ی کودکی شنیده نمی شود

فقط صدای ناله ی من گاه گاه بلند می شود

که تو را می خواند...!


غزل بانو نوشت:

کیف حالکم؟ خداروشکر که خوبین ...مرسی منم خوبم...:) :) ...hello my friend..

راستش دیدم داریم به 21 دسامبر نزدیک میشیم گفتم بیام در موردش باهاتون بحرفم بعدش برم بهشتو برید ج...ه...ن...م

اخی از دوری من نگرانید اشکالل نداره اون دنیا میام ازتون ابجوش بگیرم منو می بینید!!!!!! حالا که اسم رفتن شد "رَحِمَ الله مَن یقراَ افاتِحهَ مَعَ الصَلَوات"

در متن زیر تمامی اسامی مکان ها اشخاص مستعار میباشد و حاصل ذهن خلاق غزل بانو است. در ضمن هر گونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد.

خب عزیزان شنیدید تا چند روز دیگه قراره اوضاع قمر در عقرب بشه چطوری؟میگم واستون اولا میگن نور خورشید کمو زیاد میشه و هی پارازیت میده مثه برق و اب و ... این روزا(خاک تو گوشام بحث سیاسی شد)از ان طرف ماه هم نقش رقص نورو بازی میکنه یا سفید میشه یا سرخ یا سیاه....و کا همه چیز درگیر تشویش میشه مثه حال این روزای من...

خب حالا میخوام واستون بگم جریان چیه که ماهو خورشید افتادن به جون هم...دیشب که داشتم اسمونو رصد میکردم یه چیزایی دیدمو شنیدم که با سانسور براتون میگم.

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود

یه شب (یعنی دیشب)که خورشید خانوم تو تختش لالا کرده بود اقای ماه رفت سراغش(خداا مارا ازشر وسوسه های شیطان حفظ کن)خورشید خانوم گفت:خاک تو گوشات دیشب تا حالا کجا بودی؟میدونی دیروز چه روزی بود؟

ماه:سلام خانومم خوبی ببخشید یکی از همکارا کاری براش پیش اومد مجبور شدم جاش مونم شرکت(هههههه چه دروغ تکراری ای)روز ابزیان بود؟

خورشید:نه

ماه:روز درخت کاری؟

خورشید:نه

ماه:روز تسخیر لانه جاسوسی؟

خورشید:نـــــــــــــــــــــــــــه دیروز 4000000000 سالگرد ازدواجمون بود

ماه:بــــــــــــــــه بــــــــــــــــــــه مبارکه

خورشید:مبارک خشک و خالی ؟نه گلی نه هدیه ای نه .... اس لم اس هم که میدم جواب نمیدی واجب شد ببرم ازت یه ازمایش ایدز بگیرم....

ماه: (داره خودشو میزنه به نفهمی)کدوم اس ام اس عشم؟

خورشید: همون که نوشته بودم:

تو که نوشم نیی نیشم چرایی؟    تو که یارم نیی پیشم چرایی؟

تو که مرهم نیی بر زخم ریشم      نمک پاش دل ریشم چرایی؟

ماه: به جون عزیزت نرسید بهم

خورشید:ببند در تالار انیشه رو الان اداره بودی اون وز که من رفتم زهره اومد پیشت چی؟همش هم که چشمک میزد دختره ی 4 حرفی

ماه:بابا اون بیچاره اعصابش ضعیفه همش چشمک میزنه. خودت که میدونی من چقدر سر به زیرم اسه میرم اسه میم(مثه همه مردای اریایی)

خورشید:دیگه همه چی تموم شد بیا اینم احضاریه دادگاه 21 دسامبر همه چی بین منو تو تموم میشه

(تو این لحظه خورشید با دلبری تمام به خانه پدرش میرود و حسرت بوسه وداع را بر لبان ماه میگذارد وماه گریه کنان و پشیمان سر به زیر می اندازد)

ستارگان و من که شاهد این تراژدی غمناک بودیم زمزمه میکنیم:وقت رفتن نباید گریه کنی......

بله بچه های قشنگم اینجوریه واقعا راسته که مین همیشه در هر بدبختی پای یک مرد در میا ن است......

ساده ی ساده ...

ساده ی ساده ...


از دست می روند ..!


همه ی آن چیز ها که .....


سخت سخت ... به دست آمدند !..



مـهـربـانـی تـا کـــــــی ؟؟

بـگـذار سـخـت باشم و سـرد !!

بـاران کـه بـاریــد... چـتـر بـگـیـرم و چـکـمـه!!!

خـورشـیـد کـه تـابـیـد... پـنـجـره ببـندم و تـاریـک !!!

اشـک کـه آمـد... دسـتـمـالـی بـردارم و خـشـک !!!


او کـه رفـت،

نـیـشخـنـدی بـزنـم و سـوت...






دلم یه قایق می خواد پر از ارامش

یه قایق که بره و بره و تن سردمو با خودش ببره

تا جایی که همه دنبالم بگردن و دلشون واسم تنگ شه

بگن اگه بود میزاشتیم اون گلای تو باغچرو اب بده

من حالا یه قایق پیدا کردم ولی یه مشکل داره

قایق ارامش من پارو نداره!!!!!!


هِـــے تـــ×ــــو......!!

هِـــے تـــ×ــــو......!!

بآ خود چهـ فکـــر کرבهــ ايے.....

اَز مَـטּ בور بآش تَنهآيمـ بزآر

ميخوآهــم خــــــــــــــــــــودم بآشَمـ

בر خَلوتـ خـودم      בر تآريکے خـودم


 شکلکــ ـــ روناســ ــــ ـ


 هِـــے تـــ×ــــو......!!

بآ خود چهـ فکـــر کرבهــ ايے.....

ايـטּ مَنم کـهـ  شکستـهـ اَم

ايـטּ مَنم کـهـ زير بآرآטּ مآنـבه اَم

ايـטּ مَنم کـهـ خستهـ اَم

בيگَر اِבـسآسے نـבآرم.........خنـבه و گريهـ برآيَم مَعنآ نـבاَرב

مآننـב شيشهـ شکَستنَم آسآטּ بــوב

وَلي ديگَــر بهـ مَــن دَست نَزَن اين بآر زَخمي ات خوآهَم کَرد


هِـــے تـــ×ــــو......!!

بآ خود چهـ فکـــر کرבهــ ايے.....

اَز مَـטּ בور بآش خيلے وَقتـ اَست اَز سنگـ هَم سَخت تـر شـבه اَم

تنهآ کآريے کهـ ميتوآنم اَنجآم دهم صربهة زבטּ اَستـ.....בل شکستَـטּ اَستـ .....اَشکـ בر آوردטּ اَستـ

 

اَز مـטּ בور بآش

 

لَعنتے نميبينے בيگر هيچ شَبآهتے بهـ انسآטּ نـבآرم

نميبينے اَز اَشکهآيتـ خنـבه اَم ميگيرَב

بآ خود چهـ فکـــر کرבهــ ايے.....

خيلے وَقتـ اَست בيگر هيچ قَلبے בر سينهـ نـבآرم

لعنت به بعضی آهنگــــا . . .
بــه بعضی خیابونــــا . . . بــه بعضی حرفـــــا . . .
لعنتیا آدمو میبرن به روزایـــی کــــه واســـه از بیــن بُـــردنـش تـو ذهـنـت ویــــرون شــــــدی !!!

http://axgig.com/images/64075308581665181745.png



عطرها بی رحم ترین عناصر زمین اند

بی آنکه بخواهی می برنت تا قعر خاطراتی

که بـــرای فراموشیــشــان تــا پـــای غـــرور جنگیـــــدی !!!

http://axgig.com/images/05318778443369445865.png


دنـیا را مـیدهــم بــرای لبـخندت هــراسـی نیــست….

شـاد کــه بـاشــی ، دنـیا دوبــاره از آن مــن اســت….


http://axgig.com/images/02519337288607248322.png

روزی که میرود......

خوب به چشمهایش نگاه کنید ... از نزدیک!
دستانش را بگیرید!
آنقدر نزدیکش باشید که گرمای نفس هایش را حس کنید!
خوب عطرش را بو بکشید!
موقع بوسیدنش از ته دل ببوسیدش... از ته دل ببوییدش ... از ته دل لمسش کنید!
... از ته دل نگاهش کنید ... از ته دل صدایش کنید!
از تمام لحظات با هم بودن نهایت استفاده را بکنید!
روزی می رود ...

و حسرت همه ی اینهایی که گفتم در دلتان می ماند.



این قرآر آخر اسـ ــت !  دیـگـ ـر بی قرآرتـــ نمی شوم ...!

ترک میکنم و تنهایت میگذارم....

تا بیش از این انرژی ات را صرف نکنی برای....

صادقانه دروغ گفتن

خالصانه خیانت کردن

و عاشقانه بی وفایی کردن....

و هر چه بیشتر خودت را از چشمم انداختن...!!!!

و چه حس پوچی بود این که میپنداشتم... لایق اعتمادی...








قرار نیست که همیشه من خوش باشم

پارسال من خوش بودم از اینکه در کنارت هستم

امسال دیگری خوش است برای با تو بودن

و سالِ بعد یکی دیگر

از تلاش دست نکش

که چشم ملتی به توست!!!!!!!!!!!!!!!!!!








متاسفانه بعضی از آدم ها هستند که :

بی غذا ، دو ماه دوام می آورند ؛

بی آب ، دو هفته ؛

بی هوا ، چند دقیقه ؛

و

بی "وجـــدان" ، خـیلی ...



من نمیگذرم....

_چه قرار ها که باهم گذاشـتـیـم!...یادت هست؟...

_...

_مهم نیست، چون من خوب یادم هست...

قرار گذاشـتـیـم که تا همیـشه باهم بمانیم،

قرار گذاشـتـیـم که هرکجا، هروقت فراموش نکنیم که

بیشتر از دو "دوست" هستیم، همیشه آماده کمک به هم

بگو ببینم ، یادت نیامد؟...

_...

_تو راست می گویے...وقتی جاهای خالی مان با فاصله ها پر می شود،

زمین هنوز بیخیال می چرخد،...

و ضربان قلب هایمان با سرعت می زند،...

و چشم های تو خشک تر از برگ های پاییزی هست،...

دیگر مهم نیست...

راستی...اصلا بگو مگر ما قراری با هم گذاشـتــه بودیم؟!

نَهـــ

عآشِقَتـ شُدَمـ

و نَهـ

بهـ دُنبآل شُمارهـ ای ـ

برآی تفریـح!

فَقَط

کَفـش هآیَمـ

هِنـگآمـ دیدَنَت،

تَحَمُـل سَنگینـیِ قَلـبَمـ

رآ ندآشتَنـد...http://up.patoghu.com/images/dv334xpqgvtk18rdrckr.gif


گـــــــآهی اوقآت

انگآر همهـ دُنیآ پآ می شوَند ،

تا تو برسیـ...

گـــــــآهی اوقات هَم ،

حَتیـ پآهآی خودت قَدَمی بَر نمی دارنـد.

امآ هَمیشهـ

رسیـدن مُهمـ نیست ...

بَلکهـ رَفتَن کآفیـست برآی تَمآم کردنـ

تَمآمـ رآه هآی نَرسیـده بهـ او ،

بآ پـآهآی خودت.


خـــــــــــــــــــدا جونی دلم تنگته

دلم تنگه، دلم تنهاس، دلم حالی به حالیه

چقدر این بیکسی سخته، خدایا جات خالیه

 

میخواد کاری کنه دنیا که از یادم بره هستی

تو که عمریه خوب من! چشاتو رو بدیم بستی

 

منم اون که ازین تنهایی خستم

ازین که دستتو گم کرده دستم

منو عمری سر سفرت نشوندی

نمک خوردم، نمکدونو شکستم


منم اون که چشامو رو تو بستم

به پای هرکسی جز تو نشستم

همونی که تو مهمونی عشقت

نمک خوردم، نمکدونو شکستم

 

خدایا!  از خودم خستم، دلم از دست من خونه

رهام کن از همونی که کسی جز تو نمیدونه

 

یه کاری کن که باز عطرت بپیچه توی این خونه

همونی که میخوای میشم، خدایا! قول مردونه

همیشه دوستت دارم اگرچه حکایت داستان میخ و سنگ است..

سکوتم از رضایت نیست بانو، مبادا قلبتان دلگیر باشد

و یا حتی در این دیدار کوتاه، نگاهت از نگاهم سیر باشد


از این مردم چه پنهان چند وقتی است، تویی رویای سبز خوابهایم

بیا سلطان قلبم باش و نگذار که خوابم باز بی تعبیر باشد


تمام شعر هایم تا همیشه فدای لحظه ی ناب نگاهت

غزل شاید که تنها شیوه ی من،برای وصف این تصویر باشد


برایت این غزل را مینوسم،بفهمی یا نفهمی مشکلی نیست

ولی می ترسم از این که مبادا دلت یک جای دیگر گیر باشد


شبیه کشتی نوحم که یک عمر اسیر غربت امواج بودم

تو سکان دار قلبم باش و نگذار دلم بازیچه ی تقدیر باشد


همیشه دوستت دارم اگرچه حکایت داستان میخ و سنگ است

کمر خم میکنم آخر اگر که وجودم در تو بی تاثیر باشد


به فرهنگ لغات چشم هایت به جز شرم و حیا چیزی بیاموز

شبیه من نشو که حرفهایت همیشه در غل و زنجیر باشد...


نیمه شب است

تو نیستی

صدایت اما هست

میان در و دیوار و قاب ها

و دستت حلقه بر پنجره ای که خاک می خورد...

بوی خاک و باران...

عطر تن تو را خوب می شناسم

هر بار صدایم که می زنی

پنجره را می گشایم

باد می پیچد میان گیسوانم

صورتم را به باران می سپارم

و اشک

نامه های خیس مرا

به چشم های تو می رساند...

تو همیشه فاصله را

با لهجه ی آسمان می گریی و من

غربتم را

با زبان دلی

          که سخت دلتنگ است.


مستر نوشت::

چقدر حالم خوبه... بعد از مدت ها بارون اومد...اتا خونه پیاده اومدم... شانه به شانه دلتنگی ها و خستگی‌هایی که فقط میشه با زبون بارون اون ها رو گریست... سبک شدم... اینقدر سبک که دلم می خواست خونه مون دور باشه... اونقدر دور که تا وقتی تمام دلم رو با آسمون تسویه نکردم نرسم... اما خیلی چیزا رو بارون شست... آروم شدم. تمام آشفتگی ها و بیقراری های این روزها رو بارون با خودش برد... رسیدم خونه. با یه سرر رسید خیس... .. کیف خیس... کتاب های خیس... خیس خیس خیس...

و پیامک تو که نگرانم بودی...

چقدر حالم خوبه...

بزنید به سلامتیش...

میخوام بگم سلامتیش

سلامتی پسر خوب و بدون کلک

سلامتی وجودش

سلامتی رفتار قشنگش

سلامتی پسری که

بلد بود دو دره بازی رو

نامردی رو

ولی رو هیچ دختری امتحانش نکرد! ..
.




به سلامتیه اون پسری که خواست آدم بشه ولی یک دختر اومد توی زندگیش و نذاشت«همیشه پای یک زن در میان است
به سلامتیه کسی که وقتی بردم گفت:اون رفیق منه.و وقتی باختم، گفت:من رفیقشم!
.به سلامتیه همه ی اونهایی که دلشون از یکی دیگه گرفته ولی برای اینکه خودشون رو آروم کنن میگن بخاطر غروب پاییزه

خوبم...

سرگردانم!!

دلم تاب نمیاورد نبودنش را

ولی خوشم!! خوبم!!

به راستی غم من از برای چه چیزیست؟!

مگر جز این است که خوش است..خوب است

پس این بار فریاد میزنم

دلم تاب آورد نبودنش را

خوشم ... خوبم ..